«جكي‌ چان‌» بازيگر معروف‌ فيلم‌هاي‌ اكشن‌ درسال‌ 1954 در هنگ‌ كنگ‌ به‌دنيا آمد. پدرش‌«چارلز چان‌» آشپز بود و مادرش‌ «لي‌لي‌ چان‌»در خانه‌هاي‌ مردم‌ كارگري‌ مي‌كرد و بعدهابه‌عنوان‌ خدمتكار در سفارت‌ فرانسه‌ درهنگ‌كنگ‌ استخدام‌ شد. وضعيت‌ مالي‌ خانواده‌چان‌ آن‌قدر نامناسب‌ بود كه‌ آنان‌ مي‌خواستندجكي‌ 5 ساله‌ را در برابر 1500 دلار به‌ يك‌ دكترانگليسي‌ بفروشند، اما از كارشان‌ منصرف‌ شدند وتصميم‌ گرفتند براي‌ يافتن‌ كار بهتر به‌ استراليامهاجرت‌ كنند. اما جكي‌ را در سن‌ هفت‌ سالگي‌ به‌يك‌ پانسيون‌ در هنگ‌ كنگ‌ فرستادند. او از هفت‌سالگي‌ به‌ مدت‌ ده‌ سال‌، يعني‌ تا سال‌ 1917 نزداستادي‌ به‌نام‌ «يوشان‌ يوان‌» عمليات‌ آكروبات‌،كونگ‌فو، اپراي‌ چيني‌، پانتوميم‌ و آواز راآموخت‌. او همه‌ اين‌ دروس‌ را در زمان‌ گرسنگي‌ياد مي‌گرفت‌. 8 ساله‌ بود كه‌ در فيلم‌ «هفت‌ شانس‌كوچولو» نقش‌ كوتاهي‌ را بازي‌ كرد. سپس‌به‌عنوان‌ بازيگر خردسال‌ در فيلم‌هاي‌ موزيكال‌هنگ‌ كنگي‌ فعاليت‌ داشت‌. او در دوران‌ كودكي‌در 11 فيلم‌ بازي‌ كرد. اولين‌ تجربه‌ بازيگري‌ وي‌در بزرگسالي‌ در سال‌ 1971 بود كه‌ فيلم‌ «ببركوچولوي‌ كانوتن‌» نام‌ داشت‌. در همين‌ سال‌ نزدوالدينش‌ به‌ استراليا رفت‌ و در آنجا براي‌ كسب‌درآمد به‌ ظرف‌شويي‌ و بنايي‌ مشغول‌ شد. سپس‌ به‌هنگ‌كنگ‌ بازگشت‌ و در استوديوي‌ برادران‌ شاوبه‌عنوان‌ سياهي‌ لشكر و بدل‌كار و رزمي‌ كاراستخدام‌ شد و براي‌ خود نام‌ هنري‌ «چن‌ يوان‌لانگ‌» را برگزيد.

او در سال‌ 1972 در فيلم‌ «مشت‌ خشم‌» كه‌يكي‌ از فيلم‌هاي‌ مشهور بروس‌لي‌ بود، به‌عنوان‌بدل‌ كار بازي‌ كرد. البته‌ درصحنه‌اي‌ كه‌مرتفع‌ترين‌ سقوط سينمايي‌ آسيا بود، جان‌ سالم‌ به‌در برد.سال‌ 1978، سال‌ اوج‌ موفقيت‌ جكي‌ چان‌بود. او در اين‌ سال‌ در فيلم‌ پرفروش‌ «مار در سايه‌عقاب‌» و كمدي‌ كونگ‌فوي‌ «استاد هست‌» رابازي‌ كرد و خود را به‌عنوان‌ مشهورترين‌ ستاره‌هنرهاي‌ رزمي‌ آسيا پس‌ از بروس‌لي‌ تثبيت‌ كرد.در سال‌ 1980 براي‌ اولين‌ بار در يك‌ فيلم‌آمريكايي‌ به‌ نام‌ «دعواي‌ بزرگ‌» ظاهر شد. درسال‌ 1986 سومين‌ فيلم‌ پرفروش‌ دهه‌ 80هنگ‌ كنگ‌ را با نام‌ «زره‌ خدا» بازي‌ كرد. درهمين‌ فيلم‌ بود كه‌ هنگام‌ يك‌ بدل‌كاري‌ در زمان‌فيلمبرداري‌ در يوگسلاوي‌ سقوط كرد و استخوان‌جمجمه‌اش‌ خرد شد و تحت‌ عمل‌ جراحي‌ مغزقرار گرفت‌ و شنوايي‌اش‌ دچار مشكل‌ شد وجمجمه‌اش‌ براي‌ هميشه‌ سوراخ‌ ماند.او در سال‌ 1985 عاشق‌ زني‌ شد، البته‌ اظهارعشق‌ او براي‌ ديگران‌ حادثه‌ ساز بود، زيرا يك‌دختر ژاپني‌ بعد از اين‌كه‌ فهميد جكي‌ چان‌مي‌خواهد ازدواج‌ كند خود را زير قطار انداخت‌و خودكشي‌ كرد. دختر ديگري‌ وارد دفترجكي‌چان‌ شد و مقداري‌ سم‌ خورد و جان‌ خودرا از دست‌ داد، او پس‌ از مدتي‌ با يك‌ دخترهنگ‌كنگي‌ ازدواج‌ كرد كه‌ ثمره‌ اين‌ ازدواج‌پسري‌ به‌ نام‌ «جي‌ سي‌ چن‌»است‌، او پسرش‌ را سه‌يا چهار بار در سال‌ مي‌بيند، زيرا جكي‌ چان‌آن‌قدر مشغول‌ كارهاي‌ خود مي‌باشد كه‌ وقت‌ديدن‌ پسر و همسرش‌ را ندارد.جكي‌ چان‌ در سال‌ 1995 در هنگام‌ بازي‌ درفيلم‌ «غرش‌ در برانكس‌» مچ‌ پايش‌ شكست‌، حتي‌در حادثه‌ 11سپتامبر 2001 كه‌ برج‌هاي‌ دوقلوي‌سازمان‌ تجارت‌ جهاني‌ با خاك‌ يكسان‌ شد، نزديك‌بود جان‌ خود را از دست‌ بدهد. او قرار بود روزحادثه‌ در اين‌ برج‌ نقش‌ يك‌ شيشه‌ پاك‌ كن‌ را ايفاكند، اما برنامه‌ فيلمبرداري‌ لغو شد و جان‌ جكي‌چان‌ به‌ اين‌ ترتيب‌ نجات‌ يافت‌. او تاكنون‌ در بيش‌از 150فيلم‌ بازي‌ كرده‌ است‌. اين‌ مرد 175سانتي‌ و 68 كيلويي‌ با 50 سال‌ سن‌ و هيكلي‌عضلاني‌، هنوز قدرت‌ حركات‌ رزمي‌ را دارد ومانند يك‌ جوان‌ به‌حركات‌ «كونگ‌ فو»مي‌پردازد   جكي‌ چان‌ هنرپيشه‌ فيلم‌هاي‌ اكشن‌ سينماي‌آمريكا، از سوي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد به‌عنوان‌ سفيرحسن‌ نيت‌ صندوق‌ حمايت‌ از كودكان‌بي‌سرپرست‌ (يونيسف‌) و انجمن‌ كمك‌ به‌ كودكان‌مبتلا به‌ بيماري‌ ايدز اين‌ سازمان‌ انتخاب‌ شد. او كه‌ يكي‌ از موفق‌ترين‌ هنرپيشه‌هاي‌ آسيايي‌حاضر در هاليوود به‌ شمار مي‌رود، سفير حسن‌نيت‌سازمان‌ ملل‌ شده‌ است‌.جكي‌ چان‌ يك‌ شركت‌ توليدي‌ پيراهن‌ و بلوزمردانه‌ تاسيس‌ كرده‌ است‌. نام‌ خط توليد لباس‌مردانه‌ وي‌ متشكل‌ از دو حرف‌ نام‌ خود او مي‌باشدو برروي‌ پيراهن‌هاي‌ شركت‌ توليدي‌ جكي‌ چان‌طرحي‌ از اژدهاي‌ چيني‌ حك‌ شده‌ است‌. او در روز افتتاح‌ شركت‌ توليدي‌اش‌ چندين‌پيراهن‌ به‌ هنرمندان‌ هاليوودي‌ هديه‌ داد.جكي‌چان‌ مي‌گويد: مي‌خواهد همه‌ طرح‌هاي‌بلوزهايش‌ برگرفته‌ از معيارها و آداب‌ و سنن‌ چيني‌باشد و از تصاوير غربي‌ استفاده‌ نكند.البته‌ او قصد ندارد، هنربازيگري‌ را كنار بگذاردبلكه‌ در كنار بازيگري‌ و ارائه‌ هنرهاي‌ رزمي‌ قصددارد با كارهاي‌ توليدي‌ براي‌ زمان‌ بازنشستگي‌اش‌به‌ فكر باشد.

  يکي از بزرگترين ستاره هاي اکشن جهان "جت لي ليان جي" است که در 26 ,april ,1963 در حومه پکن پايتخت چين به دنيا امد. - قسمتي از زندگي نامه او را در زير از زبان خود " جت لي " بخوانيد :

- اعضاي خانواده ي من عبارت بودند از مادر, دو خواهر و دو برادر که از من بزرگتر بودند.در دو سالگي پدر خود را از دست دادم و هيچ تصويري از او در ذهن ندارم و چون بچه اخر بودم مادرم نميگذاشت هر کاري که کمي دران احتمال خطر مي رفت انجام دهم ومن نمي توانستم کارهايي را که تمام بچه هاي هم سن من انجام مي دادند را انجام دهم . من طوري بار امده بودم که اگر مي گفتند " به اين دست نزن " محال بود به ان دست بزنم . اين اولين خاطرات کودکي من بودند و من در چنين حال و هوايي بزرگ شدم.

در هشت سالگي به کلاس اول رفتم. به دلايلي که خودم هم نمي دانم محبوب همه معلمها بودم و انها مرا لوس کرده بودند حسابي نازم خريدار داشت وهنوز هم نمي دانم کارشان درست بود يا نه ولي برايم جالب که هر درسي را امتحان ميدادم بيست مي شدم. فقط کلاس موسقي برايم عذاب اور بود. معلمم به خوبي از اين موضوع باخبر بود. روز امتحان معلم مان اخرازهمه اسم مرا صدازد " لي ليان جي ".ازجا بلند وتوي دلم گفتم : لعنتي !

معلمم گفت : امروز گلو درد داري نه ؟ من که از تعجب دهانم باز مانده بودگفتم : هان؟ بهترين فرصت بود که از زيرش در بروم ولي مادرم مرا طوري بار اورده بود که هيچ وقت دروغ نگويم به همين دليل مات و مبهوت با دهان باز همانطور سر جايم ايستادم. معلمم دوباره تکرار کرد :اگر گلو درد داري مجبور نيستي امتحان بدهي بنشين " بيست ".

اموزش " کونگ فو" (اين هنر جنگي مسلط بر سرزمين چين است وبدليل قدرت تحرک و سرعت عمل زياد ان ازسوي دولت ومردم چين مورد توجه زياد قرار گرفته است) را از تابستان 1971 شروع کردم. تمام بچه ها بر حسب سال تحصيلي شان در يک رشته ورزشي مشغول شدند وکلاس اولي ها را به کلاس " کونگ فو" فرستادند ولي ما هيچکدام نمي دانستيم که اين چه جور ورزشي است.با امدن پاييز و باز شدن مدرسه ها از هزار نفري که در کلاس هاي" کونگ فو" ثبت نام کرده بودند فقط بيست نفر باقي ماندند و بقيه اخراج شدند و من از اينکه در بين اين بيست نفر بودم احساس غرور مي کردم به علاوه تنها کلاس اولي مدرسه خودمان در اينجا بودم. در اين اکادمي استاد او "ووبن " دريافت که" لي"داراي يک استعداد ذاتي براي فراگيري اين هنر رزمي دارد.چون " لي " در دو سالگي پدر خود را از دست داده بود علاقه زيادي به "کونگ فو"پيدا کرده بود و همين امر باعث پيشرفت زيادي در اوشد.

- در 1974 براي گذراندن يک دوره اموزشي ديگر انتخاب شدم. دولت در صدد بود بهترين " کونگ فو " کار جوان کشور را انتخاب کند. اين انتخاب ماه ها طول کشيد و بالاخره مربيان سي نفر از بهترين ها را به عنوان برگزيده ها معرفي کردند که من هم جزو انها بودم. قرار بود اين گروه از چهار شهر بزرگ امريکا سفر کنيم و " کونگ فو "ي چين را به نمايش بگذاريم.



- فيلمو گرافي


- جت لي در سن 16سالگي اولين فيلم خود را به نام " معبد شائولين " بازي کرد و به شهرت زيادي در چين دست يافت .او بسوي امريکا رفت و در سال 1988 در فيلم " اژدهاي مبارز " به ايفاي نقش پرداخت.

اما اين فيلم با شکست روبرو شد و تماشاچي زيادي پيدا نکرد. اما " جت " درکار خود شکست نخورد و به کمک تهيه کننده و کارگرداني به نام " تسوي هارک " در سال 1990 فيلمي به نام " استاد " را به نمايش در اورد.

- تسوي مي خواست " جت " را به يک ستاره جهاني تبديل کند. او توانست " جت " را به هنگ کنگ باز گرداند و در اين زمان فيلم " روزي روزگاري در چين " را در سال 1991 و همچنين " شمشير زن " را در سال 1993 ساخت و در ادامه " جت " با انتخاب فيلم " اخرين قهرمان " در سال 1993 و بازي در ان مردم را به تعجب واداشت.

- در سال 1994 " جت " به همراه " يوئن وو پينگ " کار گردان در حال ترقي و" گوردون چان " تصميم به بازسازي فلسفه بروس لي وساختن فيلمي مانند فيلم " مشت هاي خشم " گرفتند. " جت " در ابتدا براي بازي در اين فيلم کمي ترديد داشت. اما " جت و يوئن و چان " بدقت کار کردند و بسيار راضي بودند که هم فيلمي براي ادامه سبک بروس لي و هم اينکه يک فيلم اصيل چيني را مي سازند و هم اينکه

سبک جديدي در فيلم سازي ارائه مي دهند و ان استفاده از بند (سبکي که در ان بنظر بيننده مي رسد که بازيگر مي تواند پرشهاي بزرگ ويا حرکات سريع انجام دهد در حالي که اين کارها بوسيله بند انجام مي شود وبعد بوسيله جلوه هاي ويژه تصويري اين بند ها حذف مي شود)است . البته " جت " با اين سبک اشنايي داشت (در فيلم " روزي روزگاري درچين " از اين سبک استفاده کرده بود) وبخوبي توانست اين نقش را ايفا کند ونتيجه اين تلاشها رسيدن به موفقيت بسيار بزرگ وساخته شدن فيلم " مشت افسانه " بود.

- جت بار ديگر به همکاري با " تسوي هارک " پرداخت و سال 1996 در فيلم " ماسک سياه " به ايفاي نقش پرداخت. - در سال 1997 دوباره پاي خود را در کفش " وانگ في هونگ " (يکي از اسطوره هاي چين) کرد و به ايفاي نقش در يکي ديگر از سري فيلم هاي اصيل چيني به نام " روزي روزگاري در چين و امريکا " پرداخت.

- در سال 1998 " جت لي " اولين کار هاليوودي خود را در کنار بازيگر و کارگردان امريکايي " مل گيبسون " انجام داد و در فيلم " اسلحه مرگبار 4 " به ايفاي نقش پرداخت اما اين فيلم از نظر تجاري شکست خورد ولي اين فيلم به معرفي " جت " به دنياي سينما کمک کرد. در سال 1999 بازي در فيلم " ماتريکس " به " جت پيشنهاد شد که او بدليل مشکلي (به گفته خود او:به همسرم قول داده بودم که اگرباردار شدي کارم را يکسال رها مي کنم تا بچه به دنيا بيايد) که براي او پيش امد بازي در اين فيلم را رد کرد.

- " جت لي " در سال 2000 در فيلم " رومئو بايد بميرد " به کارگرداني " اندرز بارتکووياک " دومين اثر خود را در امريکا بازي کرد واين فيلم به موفقيت دست يافت و باعث شد به معروفيت " جت " در امريکا افزوده شود.

- در سال 2001 در فيلم " بوسه اژدها " در نقش يک گارد ويژه درپي وقوع جنايتي هولناک وماجراي قتل رئيس خود وارد صحنه مي شود و مبارزات فوق العاده اي را از خود به نمايش مي گذارد.

- در سال 2001 " جت " در فيلم ديگري به نام " يگانه " بازي کرد که يک فيلم تخيلي با هنرهاي رزمي سنتي است که " جت " در دو نقش منفي ومثبت فيلم بازي مي کند .

- در سال 2002 در فيلم " قهرمان " بازي کرد و ساخت اين فيلم باعث شد " جت " از گروه امريکايي خود جدا شود و به چين بازگردد. فيلمبرداري اين فيلم يک سال به طول انجاميد. اين فيلم سرشار از صحنه هاي مبارزه با شمشير است و " جت لي " در لباس چيني به اصالت واقعي خود در مي ايد.


- در سال 2003 " جت " دوباره به امريکا بازگشت و در فيلم " گهواره تا گور " به کارگرداني " اندرز بارتکووياک " يکي از بهترين بازي هاي خود را ارائه کرد. در اين فيلم قدرت و زيبايي هنرهاي رزمي با داستان قوي و صحنه هاي چشمگير فيلم ترکيب شده اند و به گفته تهيه کننده فيلم : مبارزه هاي فيلمبرداري شده قبلا هرگز در هيچ فيلم ديگري به چشم نخورده است.

- اخرين فيلمي که " جت لي " در ان به ايفاي نقش پرداخته است فيلم " Unleashed بي فطرت " است که در سال 2005 بر پرده سينما اکران شده است. او در اين فيلم در نقش " دني سگ " شخصي که ازابتدا رابطه اش با دنياي بيرون قطع شده تا کودکي باقي بماند و به صورت سگي مهاجم در بيايد. قرار است در سال 2006 فيلمي به نام " fearless " از " جت لي " به نمايش در ايد.


- " جت لي " سبک خود را دارد و در حقيقت او از هيچکس تقليد نمي کند او خودش است و اين تمام موفقيت اوست.

اين هم ليست فيلهاي جت لي

High Risk
Black Mask
Contract Killer , The (Sat sau ji wong)
Cradle 2 The Grave
Danny The Dog
ّFearless
Hero
Kiss Of The Dragon
Legend of the Swordsman , The
Martial Arts Of Shaolin
One , The
Romeo Must Die
Shaolin Temple , The
Twin Warriors (Tai ji zhang san feng)
Once upon a time in china II
Lethal Weapon IV