ورزش های رزمی
وبلاگ رزمی جعفر پوربیگ
|
||
پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:, :: 22:24 :: نويسنده : جعفر شما وقتی وظیفه تان را به خوبی انجام داده اید که مقداری بیش از آن را انجام داده باشید. یک مرد عاقل از یک سوال احمقانه بیشتر فرا میگیرد تا یک مرد احمق از سوال عاقلانه. یک مربی خوب شاگردانش را همیشه زیر نفوذ دارد. دیروز خیال است ولی حالا حقیقت دارد. ابلهان زبان دراز دارند. حقیقت در سادگی است. گستاخی و از رو نرفتن ابزار پیروزی شمایند. کسانی که نادانند،مانند کسانی هستندکه در تاریکی راه می روند و هرگز نیاز به چراغ را احساس نمی کنند. اگر شما فقط به یک هدف فکر کنید،هرگز به آن دست نمی یابید. داشتن شما را قدرتمند میسازد ولی رفتار و اندیشه شما باعث احترام به شماست. اگر امروز راست می گویید فردا دروغ نخواهید گفت. هیچ چیزی غیر ممکن نیست مگر شما آن را غیر ممکن سازید. اشتباهات معمولا برگشت پذیرند،اگر کسی جرات پذیرفتن آنها را داشته باشد. نبین که میگوید،ببین چه میگوید
پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:, :: 22:10 :: نويسنده : جعفر
بروس لی به تومور مغزی دچار شده بود و هنگامی که میخواسته برای تمرین فیلم بازی مرگ آماده شود، بیهوش شده و تلاش پزشکان بی نتیجه بود و تیم پزشکی بروس لی ۵ دلیل برای مرگ نابهنگام او ارائه دادند. یکی از دلایل اصلی مرگ زودرس بروس، تورم و رشد یک غده در مغز او بود. به گفته همسرش لیندا، بروس با تهیه کننده فیلم، ریموندجو در ساعت ۲ بعدازظهر قرار داشت. آن دو در مورد ساخت فیلم بازی مرگ با یکدیگر مشورت کردند و تا ساعت ۴ بعدازظهر با هم صحبت کردند و بعد به خانه بتی تینگچی بازیگر تایوانی الاصل که نقش اصلی زن فیلم بازی مرگ را داشت رفتند. بعد از ساعتی جو آنجا را ترک میکند و بروس و بتی با هم شام میخورند. در آنجا بروس احساس سردرد میکند و بتی یک قرص Eguagesic (آسپرین قوی) به او میدهد. حدود ساعت ۷ شب بروس به خواب میرود. چو به خانه بتی تلفن میزند تا با بروس حرف بزند اما بتی میگوید بروس به خواب عمیقی رفته و نمیتواند او را بیدار کند. بلافاصله او را به بیمارستان میرسانند. پزشکان به معاینه دقیق میپردازند. او به کما رفته بود بعد از مدت کوتاهی نیز حتی نفس هم نمیکشید. پزشکان متوجه شدند که مغزش تورم دارد. وزن مغز او از ۱۴۰۰ به ۱۵۷۵ گرم رسیده بود. هیچ یک از رگهای خونی بسته یا پاره نشده بود. تمام اعضا و جوارح بدن مورد معاینه قرار گرفته و کالبد شکافی شد. در معدهاش همان قرص آسپرین قوی بود که بتی به او داده بود. علاوه بر این چند دانه شاهدانه در معدهاش یافت شد که مشخص نشد این شاهدانهها را از دست چه کسی خورده است. عده ای از پزشکان معتقد بودند که شاهدانهها به زهر آغشته شده بود و همین امر سبب مرگ وی شده است. اما پزشک اصلی او معتقد بود که به دلیل خوردن آسپرین قوی، تومور فعال شده و مرگش فرار رسیده بود. در واقع چنین فردی با داشتن تومور مغزی نباید چنین آسپرینی مصرف میکرد. همسرش لیندا میگفت: او هیچ گاه دوست نداشت عمر طولانی داشته باشد. زیرا او نمیتوانست تحمل کند که قدرت بدنیش با کهولت سن روز به روز تحلیل رود. بروس لی میگفت اگر من باید فردا بمیرم هیچ شکایتی ندارم. من به آرزوهایم دست یافته ام و در دنیا آنچه را که میخواستم انجام داده ام. از زندگی انتظار بیشتری ندارم.
در زیر شعری از او می خوانید: من کیستم ![]() ![]() ![]() پیوندهای روزانه
![]() ![]() پيوندها
![]()
![]() ![]() ![]() |
||
![]() |